ملاقات کوتاه علی رضایی چهل روز پس از بازداشت؛ هشدار شیوا داداش زاده نسبت به وضعیت وخیم همسرش

علی رضایی . شیوا داداش زادهفعالان در تبعید: در اولین ملاقات در آستانه چهل مین روز از بازداشت غیرقانونی علی رضایی قطار، کارشناس ارشد کامپیوتر و فعال مدنی اهل آذربایجان، شیوا داداش زاده، وضعیت همسرش را وخیم گزارش می کند.

بنا بر اطلاع «کمپین صلح فعالان در تبعید»، پس از حدود چهل روز پیگیری، روز یک‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۳، شیوا داداش زاده موفق به کسب مجوز و ملاقات همسرش علی رضایی، در محوطه دادسرای اوین شد. داداش زاده پس از این ملاقات، وضعیت جسمانی همسرش را وخیم گزارش کرده و می گوید همسرش حدود ۵۰ کیلو وزن کم کرده است.

داداش زاده در توصیف وضعیت همسرش طی ملاقات امروز، با انتشار رنج نامه ای نوشت:

«امروز ۱۰ دقیقه با علی حرف زدم. شاید تنها دیواری های دادسرای اوین بدانند امروز چه بر من گذشت. باورم نمی‌شود روزی او را اینچنین تکیده ببینم. با خود می پرسم، چگونه می‌شود انسان در عرض یک ماه چنان لاغر می‌شود که تنها پوست و استخوان برایش می ماند. نمی‌دانم چه بر سر او آمده اما می‌دانم خیلی زجر کشیده است.

من وقتی یک ماه پیش او را ترک کردم، چهارستون بدنش سالم و استوار بود و با آدمی که من امروز دیدم، بسیار فرق می‌کرد. کسی را که برای ملاقات من آوردند، ۵۰ کیلو با علی من تفاوت داشت. از همسر من فقط یک اسکلت مانده است.

نمی‌دانم چه بنویسم دوست دارم برای نجات او از فشار قبر اوین، کاری بکنم. امروز وقتی دیدم، احساس کردم فعالیت های حقوق بشری ناتوان و ناکارآمد هستند که اگر موثر بودند، علی من اکنون اینچنین فرسوده نمی شد. چگونه بگویم که وقتی علی را آنگونه که دادسرا دیدم، تصور می‌کنم، مغزم هنک می‌کند.

علی لاغر شده بود اما افسرده و ناامید نبود. ظاهر او نشان می داد که خیلی اذیت شده اما به لحاظ روحی وضعیت خوبی داشت به عنوان یک همسر به این استواری او افتخار می کنم. کسانی که او را می شناسند می دانند علی چه شخصیت محکم و نستوهی دارد. می دانند کمتر کسی می تواند در رفتار اقناعی او را قانع کند.

عید نوروز عید خانواده ها است عیدی است برای کنار هم بودن. اما من و همسران زندانیان سیاسی، از «باهم بودن» در شب عید محروم خواهیم بود. نمی دانم آنان که همسران ما را دور از ما نگه می دارند، آیا وقتی سال جدید را در کنار خانواده تحویل می کنند، به پدر و مادر پیر علی فکر می کنند؟ آیا می دانند آنان با چه دل نگرانی عمیقی سر سفره عید می نشینند؟

دلم غمباد گرفته است علی جان. کاش نمی‌دیدمت. برای دیدنت لحظه شماری می کردم اکنون که دیدمت احساس می کنم دلم سنگین‌تر شده است. به تنها چیزی که فکر می کنم آزادی تو است. وقتی از همه جا مستاصل می‌شوی دوست داری مثل دوران کودکی، غولی از چراغ جادو بیاید و آرزویت را برآورده کند. آخر علی، من دیگر عقلم به جایی نمی رسد. چراغ جادو که افسانه ای بیش نیست. چرا من باید به افسانه ها متوسل شوم علی؟

دیدن تو در آن وضعیت دل مرا می لرزاند. هزار بار از خودم می پرسم، مگر تو چه کرده ای که اینچنین باید تاوان پس بدهی. من برای این سوال خود پاسخی ندارم. من اصلا نمی دانم تو چرا بازداشت شده ای؟ چرا اجازه نداری عید پیش مادرت باشی؟ چرا اجازه نداری بیرون از آن دیوارهای بلند، شهر را ببینی؟

علی جان، من این روزها در انتظار رخ نمودن آفتاب آزادی ام. من این روزها، منتظرترین زن روی زمینم… زود بیا.»

گفتنی است مهندس علی رضایی، کارشناس ارشد کامپیوتر که در زمینه طراحی سایت و کارهای گرافیکی و چاپ کتاب به زبان ترکی فعالیت داشته است، صبح روز چهارشنبه ۱۵ بهمن ۹۳، در حین عزیمت به ماموریت کاری توسط ماموران امنیتی بازداشت شد که تا مدت ها از محل بازداشت وی خبری در دست نبود.

پیشتر شیوا داداش زاده نیز، پنج روز پس از بازداشت همسرش علی رضایی، به دلیل اطلاع رسانی در خصوص همسرش، به ستاد پیگیری احضار، مدارکش ضبط  و خودش تهدید به بازداشت شد.

هنوز از علت بازداشت خودسرانه و غیرقانونی یا اتهامات احتمالی رضایی قطار، اطلاعی در دست نیست.

علی رضایی . شیوا داداش زاده

بیان دیدگاه