خطرات پسماندهای هسته ای در ایران !

photo_2019-11-15_14-45-59

کارشناس هاي محيط زيست ومسایل هسته‌ای درباره خطرات جدی پسماند‌های‌ هسته‌ای هشدارهایی میدهند که نادیده گرفته میشود.
این پسماندها برای چند هزار سال باید نگهداری شوند وچنین چیزی تاکنون عملی نبوده است. زباله‌ها را در حفره‌های زیرزمینی حفاظت می‌کنند ، اما این حفره‌ها قابلیت نگهداری از زباله‌های هسته‌ای را برای چندهزار سال ندارند ،ممکن است آب در آنها نفوذ کند ، این امکان وجود دارد که زلزله‌ای رخ دهد و به علت‌های گوناگون این مواد به سطح زمین بیایند و آب‌های زیرزمینی را آلوده کنند.
در کنار خطرناک بودن پسماندهای هسته ای نظر شما را به صحتِ «پاک» و «ارزان» بودن انرژی هسته ای جلب میکنم !
كارشناسان محيط زيست باور دارند «همین که شما مجبور باشید مرکزی بسازید که قادر باشد برای چندهزار سال زباله‌های اتمی را در خود نگهدارد، هزینه‌ای بسیار سنگین ایجاد کرده‌اید. از این گذشته مخارج ایمنی نیروگاه‌های هسته‌ای را باید در نظر گرفت که بسیار بالاست. بنابراین اگر همه جنبه‌های انرژی هسته‌ای را در نظر بگيريم ،انرژی هسته‌ای دارای امتیازهایی که به آن نسبت می‌دهند نیست.»
به گفته این کارشناس شاید بتوان در برخی کشورها در مورد میزان «به صرفه» بودن انرژی هسته‌ای بحث کرد، اما در مورد ایران «به طور قطع می‌توان گفت که این کشور با توجه به منابع سرشار انرژی‌های تجدیدپذیر مطلقا نیازی به صرف هزینه سنگین برای انرژی هسته‌ای ندارد. این انرژی برای ایران نه مفید است و نه ارزان.» موضوع قابل اهمیت دیگر، افزایش حجم پسماندهاى اتمى در ايران است که در حال دولت مردان اقدام به دفن و نگهدارى از آن ميكنند در صورتیکه این وظیفه باید بر عهده یک نهاد مشخص همراه با یک مدیریت متمرکز باشد.
به امید روزی که نگاه به كنوانسيون نگاهى سياسى نباشد و دولتمردان ما در راستای ارتقا افراد و محيط زيست گام بردارند.

سارا خلیلی پناه

وضعیت وخیم طاهر قدیریان، یکی از هشت فعال محیط زیست بازداشتی

حصار-زندان-اعدام-بازداشت-62-660x330

مادر طاهر قدیریان، ازبازداشت شدگان محیط زیست ،از وضعیت وخیم فرزندش و کاهش وزن وی خبر داد. طاهر قدیریان، دانش‌آموخته زیست‌شناسی حیات وحش است و از سال ۱۳۸۴ در پروژه‌های مربوط به حفاظت از حیات وحش در ایران فعالیت داشته است.

مادر طاهر قدیریان بعد ازآخرین ملاقات با فرزندش گفت: «در ملاقاتی اخیری که با طاهر داشتم وضعیت جسمی خوبی نداشت و به شدت وزن کم کرده بود».او همچنین به بیماری آی بی اس مبتلا است .مادر وی در ادامه گفت: «بنابر اظهارات فرزندم در مراجعه ای که به خاطر این بیماری به بهداری زندان اوین داشته پزشک بهداری به او گفته باید توسط متخصص گوارش معاینه شود تا پزشک متخصص داروهای لازم را تجویز کند». مادر طاهر قدیریان همچنین عنوان کرد : «در مشاوره ای که با پزشکان متخصص گوارش درباره بیماری فرزندم داشتم گفتند علت کاهش وزن طاهر نمی تواند بیماری آی بی اس باشد و باید هر چه سریعتر معاینات و معالجات لازم روی او انجام شود». وی همچنین در مورد اجازه قاضی پرونده برای ملاقات آقای قدیریان با وکیل گفت: «متاسفانه به رغم گذشت نزدیک به یک ماه از دستور قاضی برای انجام ملاقات هنوز این کار صورت نگرفته و علت آن هم این است که در مراجعه نخست برای انجام ملاقات به او گفته اند کارشناس پرونده حضور ندارد بنابراین امکان ملاقات میسر نیست». «در مرتبه دوم هم که پیرو تماس کارشناسان وکیل فرزندم برای انجام ملاقات به زندان مراجعه کرد از وکیل دفترچه وکالت خواستند در حالی که حدود یکسال است که دفترچه های وکالت الکترونیکی شده و چون کارشناسان دفترچه وکالت الکترونیکی را نپذیرفته اند بار دیگر ملاقات صورت نگرفته است و ما همچنان منتظر مساعدت کارشناسان پرونده برای انجام ملاقات هستیم».

پرونده مربوط به فعالان محیط زیست، هشت متهم دارد که بهمن‌ماه ۹۶ بازداشت شدند. برای چهار نفر به اتهام افساد فی الارض، سه نفر به اتهام جاسوسی و یک نفر هم به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، کیفرخواست صادر شده است

نامه آتنا دائمی به مناسبت روز حهانی زن

حصار-زندان-اعدام-بازداشت1-34-660x330

آتنا دائمی، زندانی سیاسی و فعال مدنی محبوس در زندان اوین که در مهرماه ۱۳۹۳ بازداشت شد و از آذرماه سال ۹۵ تاکنون در شرایط سخت زندان و محروم از مرخصی تحمل حبس میکند ، به مناسبت ۸ مارس، روز جهانی زن، نامه ای سرگشاده نوشته و در آن از رنج‌ها، محدودیت‌ها، معضلات، مشکلات و فشارها و تبعیض‌هایی می‌گوید که زنان ایران علی‌الخصوص زنان زندانی با آن روبرو هستند سخن گفته است.

وی در این نامه مینویسد ؛

“۸ مارس روز جهانی زن است سالهاست که زنان در غرب و اروپا به پیروزی های بزرگی دست یافته‌اند حق و حقوق آنها به رسمیت شناخته شده و قانون در حمایت از زنان تبعیض قائل نمی‌شود و تکیه گاهی است برای آنان. اما در ایران و در قرن ۲۱ ما هنوز نتوانسته‌ایم به کوچکترین حق و حقوقمان دست یابیم. تصور تساوی حقوق زن و مرد در حد افسانه است و هنوز بسیاری به دلیل دفاع از حقوق زنان زندانی می‌شوند. هنوز زنانی که برای کسب آنچه شایسته انسانی است به پا خواسته‌اند به انواع بلاهای انسانی گرفتار می‌شوند. هنوز مردان برای زنان قانون‌گذارند. هنوز زنان را به زور سوار ماشین‌های گشت ارشاد می‌کنند و هنوز به خاطر مو و مانتوی کوتاه پلاک به گردن آنها می‌آویزند و از آنها عکس می‌گیرند. هنوز اختیاری در انتخاب پوشش خود نداریم، هنوز حق طلاق و سقط جنین به رسمیت شناخته نشده، هنوز حق ارث و دیه برابر با مردان در حد رویاست. هنوز آزارهای جنسی و استفاده‌های ابزاری از زنان تیتر حوادث روزنامه‌هاست. هنوز شغل‌های بهتر و درآمدهای بهتر از آن مردان است و توانایی‌های زنان نادیده گرفته می‌شود. هنوز خشونت‌های خانگی علیه زنان امری است رایج. هنوز زن با برده تفاوتی ندارد. هنوز اسید چهره زنان را نابود می‌کند. هنوز صدا و سیما از نشان دادن زنان در عرصه‌های گوناگون خودداری می‌کند و هنوز زنان را به خانه‌داری و بارداری تشویق می‌کند. زندان قرچک نمونه کوچکی است از جامعه بزرگ زنان ایران؛ قرچک توده‌ای از آسیب‌هایی است که جامعه مردسالار، سنت و حکومت اسلامی به زنان تحمیل کرده است.

پیشتر در مورد زندان قرچک نوشتم و امروز متهم شدم به سیاه نمایی و تشویق و ترویج همجنس‌گرایی!. گویی همه چیز سفید بود و من سیاه جلوه دادم. اگر سفید بود چرا اخیرا زندانیان قرچک در پاسخ به گازهای اشک‌آور و باتوم‌های گارد زندان، بند خود را به آتش کشیدند و حال در انفرادی‌های ۲۴۱ زندان اوین هستند؟ اگر سفید است چرا نماینده مجلس می‌گوید قرچک چهار بند دارد و نه ۱۱ بند؟ حتما جاهایی را برای او و امثال او سفید کردند. ملافه و پتوی تمیز و نو و غذاهای سالم و متفاوت در روز بازدید به زندانیان دادند. حتما رای‌کاران مجبور به نظافت بیشتر و بهتر کردند و همان چند جای به ظاهر سفید را به نمایندگان نشان دادند.

تبریک ۸ مارس را تقدیم به آنهایی می‌کنم که در همه جای قانون از مردها کمتر و کمترند، اما حداقل در قانون مجازات اسلامی با مردان برابرند و در تحمل کیفرهای سنگین چیزی از مردان کم ندارند. چه تناقضی!…

تبریک ۸ مارس را تقدیم به آنان می کنم که با قتل طلاق خود را گرفتند.

تبریک ۸ مارس را به زنانی تقدیم می کنم که از روز زن فقط ولادت حضرتشان را می‌شناسند و چشم به تلویزیون می‌دوزند برای اعلام عفو.

تبریک ۸ مارس را به زنانی تقدیم می کنم که در زندان هم از رختشویی و بردگی برای دیگران رهایی ندارند.

تبریک ۸ مارس را تقدیم به تمام این زنان می کنم که از ۸ مارس هیچ نمی‌دانند. در دنیای خود غرق‌اند. ….تصوری از زندگی بهتر ندارند. تصوری از تحت حمایت قانون بودن ندارند. تصوری از استانداردهای جهانی حقوق زنان ندارند. تصوری از زنانی که جنگیدند تا به حقوق انسانی خود برسند ندارند. اما با این حال و با تمام سیاهی‌ها باز می‌خندند و می‌رقصند و می‌خوانند و با انواع قرص‌های رنگی و کش سوخته و خمیر دندان برای خود لوازم آرایش می‌سازند و خود را می‌آرایند.

۸ مارس را به تمام زنان ایران که با تمام حق و حقوقشان انکار می‌شوند تبریک می‌گویم، باشد که از تاریخ پیشینیان خود درس بگیریم و برای رسیدن به آنچه که باید تلاش بیشتری کنیم.”

تأیید حکم بیش از ۱۹۰ سال حبس برای ۲۳ درویش گنابادی

safe_image

تأیید حکم بیش از ۱۹۰ سال حبس برای ۲۳ درویش گنابادی

به گزارش حصار کانون حمایت از فعالان سیاسی و عقیدتی ،حکم قضایی قطعی ۲۳ درویش زندانی در زندان به آنها ابلاغ شده است. این دراویش که ازشرکت در دادگاه بدوی و تجدیدنظر خودداری کرده بودند در مجموع به ۱۹۰ سال حبس تعزیری، ۴۶ سال تبعید، ۱۷۷۶ ضربه شلاق، ۴۶ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۴۶ سال محرومیت اجتماعی و حضور در رسانه‌ها و احزاب محکوم شده‌اند. به گزارش مجذوبان نور، دراویش زندانی به دلیل اعتراض به حصر غیرقانونی دکتر نورعلی تابنده قطب درویشان گنابادی و غیرقانونی خواندن روند رسیدگی به پرونده‌ درویشان بازداشت‌شده بودند، آنها همچنین از حضور در دادگاه‌هایی که به گفته‌ی آنان مصداق تفتیش عقاید بوده است خودداری کرده‌اند. حکم تبعید این درویشان با اعمال ماده ۲۳ قانون مجازات صادر شده است و شهرستان‌های میرجاوه، زهک، تایباد، سراوان، سربندان، خاش، ثلاث باباجانی و برازجان عمده شهرستان‌هایی هستند که به‌عنوان تبعیدگاه این درویشان درنظر گرفته شده‌اند. قابل ذکر است در حال حاظر قریب به ۱۱۰ درویش در زندان‌های فشافویه و قرچک در حال گذراندن محکومیت خود هستند. نام و میزان محکومیت ۲۳ درویش به شرح زیر است:

۱- مصطفی عبدی: ۲۶ سال و سه ماه حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۲- کسری نوری: ۱۲ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۳- محمد شریفی‌مقدم: ۱۲ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۴- رضا یاوری: ۹ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۵- رضا انتصاری: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۶- سینا انتصاری: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۷- مرتضی کنگرلو: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۸- صالح‌الدین مرادی: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۹- مجید مرادی: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۱۰- بابک مرادی: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۱۱- سخاوت سلیمی: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۱۲- رضا سیگارچی: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۱۳- سعید دوراندیش: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۱۴- احمد ایرانی‌خواه: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۱۵- مجتبی بیرانوند: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۱۶- محمدرضا_درویشی: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۱۷- مهدی کیوانلو: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۱۸- جواد خمیس‌آبادی: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۱۹- رسول هویدا: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۲۰- اردشیر عشایری: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۲۱- جعفر احمدی: ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۲۲- سعید سلطانپور: ۶ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

۲۳- امیر نوری: ۶ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید، ۲ سال محرومیت اجتماعی و رسانه‌ای، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

11 خرداد یادبود زندانی سیاسی «غلامرضا خسروی»

یازده خرداد برای بسیاری از زندانیان سیاسی بند 350 اوین یادآور روزی پراز اندوه است . پس از پنج شنبه سیاه بند 350 اوین و ضرب و شتم زندانیان و به خون کشیدن این بند کشتن یک زندانی محکوم به اعدام نقطه پایانی بر این ماجرا برای ایجاد رعب و وحشت در میان زندانیان سیاسی بود .در روز یازده خرداد خبر شوکه کننده ای از زندان رجایی شهر منتشر و زندانیان سیاسی را در غم فرو برGholamreza Khosravi01.jpgد .

سازمان دیده‎بان حقوق بشر موارد بیشماری را مستند نموده است که در آنها نیروهای امنیتی ایران در مورد پرونده‎های امنیتی، با استفاده از اعمال فشارهای جسمی و روانی، از جمله شکنجه، اعترافات کاذبی را به دست آورده‏اند و دادگاه‎ها در محاکماتی که در آن دادستان‎ها عمدتاً و حتی صرفاً بر این اعترافات غیر قابل اعتماد تکیه کرده‎اند، و قادر به ارائه هیچ مدرک قانع کننده‎ای برای اثبات جرم متهم نبوده‎اند، متهمین را به محاربه محکوم کرده‎اند.

یکی از اعضاء خانواده که با دیده‎بان حقوق بشر گفتگو نموده، اظهار داشته است که سوادجانی در طی مراحل بازجوئی و تحقیقات بازپرسی، هم در زندان رفسنجان و هم در زندان اوین، پیش از انتقال به بند 350 اوین، به مدت 40 روز در بازداشت انفرادی به سر برده است. وی گفت خانواده سوادجانی در روز 3 سپتامبر با او ملاقات کردند، اما وی را از آن هنگام تا کنون ندیده‎اند. وی گفت خانواده او از شنیدن شایعاتی که از داخل زندان اوین پخش شده و حاکی از آن است که مقامات در صدد اعدام وی در تاریخ 10 سپتامبر می‏باشند، نگران هستند. علیرغم آنچه قوانین ایران ملزم می‏دارد،  نه خانواده سوادجانی و نه وکلای وی، هیچیک تا کنون  خبری در مورد تاریخ اعدام دریافت نکرده‎اند.

دیده‎بان حقوق بشر می‎گوید مقامات رسمی قضائی در ایران در مورد اعدام زندانیان، بدون اطلاع دادن به خانواده و وکلایشان سابقه دیرینه دارند.

مقامات ایرانی از ژانویه 2010 تا کنون حد اقل 30 تن را به جرم «محاربه» یا «افساد فی‎الارض» به دلیل آنچه که ارتباط ایشان با گروه‎های مسلح یا تروریست نامیده ‎شده است، اعدام نمودهاند. ده‎ها تن از زندانیان مشخصاً به علت جرائم امنیت ملی از جمله «محاربه» در انتظار اعدام به سر می‏برند. دیده‎بان حقوق بشر مستند نموده است که در تعدادی از این موارد، شواهد دالّ بر آن است که مقامات قضائی ایران مردم را صرفاً به علت نارضائی های سیاسی شان و نه به خاطر طراحی یا شرکت در هیچ اقدام تروریستی، محکوم، مجازات و اعدام نموده‎اند.

در سال 2011 ایران حد اقل 600 تن را اعدام نمود، شماری که فقط کشور چین از آن پیشی گرفته است. بنا به گفته سازمان عفو بین‎اللملل، مقامات ایرانی در سال اخیر حداقل 182 مورد اعدام را تأئید کرده‎اند، اما گزارش‎های موثقی در دست است که حد اقل 100 مورد اعدام تأئید نشده  دیگر که اکثر آنها متخلفین مواد مخدر بوده‎اند، وجود دارد.

دیده‎بان حقوق بشر با مجازات اعدام تحت هر شرایطی مخالف است زیرا این مجازات از جهت ظالمانه  و قاطعانه بودن منحصر به فرد است و می تواند خودسرانه، تعصب آمیز و از روی اشتباه صورت گیرد. به علاوه، محاکمات مربوط به جرائم جدی در ایران  مملو از موارد جدی نقض حقوق مربوط به رعایت تشریفات حقوقی و معیارهای بین المللی محاکمات عادلانه بوده اند. ایران باید به جمع فزاینده مللی بپیوندد که قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد مبنی بر تعلیق اِعمال مجازات اعدام را، تأئید نموده‎اند.

بررسی‏های انجام شده توسط دیده‎بان حقوق بشر نشان می‎دهد تغییرات پیشنهادی در قانون مجازات اسلامی ایران، مجازات اعدام را از جمله برای کودکان و برای جرائمی که  به طور معمول حتی در کشورهائی که دارای مجازات مرگ هستند، مجازات اعدام به همراه ندارد، ابقاء نموده است.

گلداستاین اظهار داشت «دولت ایران باید فوراً جرم «محاربه» و نیز قوانین مبهم ضد تروریستی خود که مخالفت‎های صلحجویانه را جرم تلقی می‎کند، از میان برداشته و همچنین استفاده از مجازات اعدام که بسیار مورد سوء استفاده قرار گرفته، را معوق نماید.»

 

 

 

اخطاریه نهایی جهت پلمپ محل کسب یک شهروند بهایی در تبریز به دلیل اعتقادی

photo_2018-04-30_14-44-07

اخطاریه نهایی جهت پلمپ محل کسب یک شهروند بهایی در تبریز به دلیل اعتقادی

محل کسب یک شهروند بهایی به دلیل ابطال پروانه کسب به دلیل اعتقادبه آیین بهایی در تبریز بسته شد.

به گزارش یکی از منابع آگاه به این شهروند بهایی محل کسب شیوا عیسی خانی در تبریز بعداز چند سال کار کردن و تلاش برای کسب پروانه بالاخره اخطار نهایی توسط مقامات قضایی داده شد و این شهروند بهایی مجبور به بستن محل کار خود شد.

لازم به ذکر است در پنج سال گذشته دوبار هم این محل کسب به دلیل اعتقادی پلمپ شد که به زحمت فک پلمپ کردند و تنها دلیل عدم صدور پروانه کسب اعتقاد به دیانت بهایی بود و تمام..

شهروندان بهایی بر اساس باور دینی خود اماکن کسب خود را به هدف اجرای مناسک مذهبی تعطیل می کنند. اما دستگاههای انتظامی و امنیتی علیرغم حقوق مشخص قانونی و شهروندی افراد در عمل به باورهای دینی خود و نحوه مدیریت اماکن تجاری خود، به پلمپ اماکن کسب آنان اقدام می کنند.
اقدام به پلمب مراکز صنفی شهروندان بهایی در حالی انجام می‌شود که براساس بند ب ماده ۲۸ قانون نظام صنفی، صاحبین واحد صنفی می‌توانند تا سقف ۱۵ روز در سال واحد صنفی خود را بدون اطلاع اتحادیه تعطیل نمایند.

گزارش سالانه حقوق بشر در خصوص ایران

imagesگزارش سالانه حقوق بشر در خصوص ایران

گزارش سالانه حقوق بشر وزارت امور خارجه ایالات متحده درباره وضعیت حقوق بشر در حدود ۲۰۰ کشور و منطقه در سراسر دنیا منتشر شد. در خلاصه بخش ایران آمده است؛

عمده ترین مسائل حقوق بشر در ایران شامل آمار بالای اعدام ها، از جمله مجرمان نوجوان، برای جرم هایی است که با استانداردهای جهانی برای تعریف «شدیدترین جنایات» مطابقت ندارند، و بدون محاکمه های عادلانه صورت می گیرند؛ ناپدید شدن ها بدست ماموران حکومت؛ شرایط سخت و تهدید کننده زندگی در زندان ها؛ بازداشت و حبس خودسرانه؛ صدها زندانی سیاسی؛ دخالت غیرقانونی در حریم خصوصی؛ محدودیت های شدید بر آزادی بیان، از جمله جرم انگاری توهین و افترا و سرکوب عملا هر نوع بیانی که منتقد رژیم یا مقاماتش به نظر برسد؛ محدودیت های شدید بر مطبوعات، از جمله زندانی کردن خبرنگاران و [محدودیت بر] اینترنت که حکومت در آن اخلال ایجاد کرد و آن را سانسور کرد، و همچنین [محدودیت بر] آزادی فرهنگی و آکادمیک؛ محدودیت شدید بر حقوق آزادی تجمعات و انجمن ها برای متوقف کردن هرگونه فعالیتی که «ضد رژیم» به نظر برسد، از جمله سرکوب اعتراضات سراسری که در ۲۸ دسامبر آغاز شد؛ محدودیت های فاحش بر آزادی ادیان؛ اخراج پناهجویان؛ انتخاباتی که رژیم از قبل نامزدها را انتخاب کرده و با استانداردهای بین المللی مطابقت نداشت و مشارکت سیاسی را بشدت محدود کرد؛ فساد حکومتی گسترده در تمام دستگاهها و همه سطوح حکومت؛ قاچاق انسان؛ و محدودیت های حکومتی بر حقوق زنان و اقلیت ها. وضعیت و یا رفتار دگرباشان همچنان جرم انگاشته شد و در معرض مجازات مرگ قرار گرفت و افراد دگرباش با بازداشت، آزار و اذیت رسمی، و ارعاب، همچنین رفتارهای تحقیرآمیز توسط ماموران امنیتی روبرو شدند. محدودیت های شدیدی بر اتحادیه های صنفی وجود داشت.
حکومت اقدامات محدودی برای تحقیق، تعقیب، مجازات و در غیر آن صورت، مسئول نگاه داشتن مقاماتی که این تخلفات را مرتکب شدند، انجام داد. بسیاری از از این تخلفات بعنوان سیاست حکومت صورت گرفته بودند. مصونیت قضایی همچنان بصورت گسترده در همه سطوح حکومت و نیروهای امنیتی وجود داشت.
ایران از طریق حمایت نظامی اش از رییس جمهور سوریه، بشار اسد، و نیروهای حزب الله در سوریه، و همچنین از طریق کمک هایش به برخی گروه های شبه نظامی شیعه در عراق بطور عمده در نقض حقوق بشر مشارکت داشت.

عفو بین‌الملل: ایران مسئول بیش از نیمی از کل اعدام‌های ثبت‌شده در سال ۲۰۱۷

577589_531188543605370_807873253_n

عفو بین‌الملل، روز پنجشنبه ۲۳ فروردین ماه با انتشار گزارش سالانه خود درباره استفاده از مجازات اعدام در سال ۲۰۱۷ میلادی، اعدام را مجازاتی «بی‌رحمانه و غیرانسانی» خواند و ایران را دومین کشور جهان از نظر آمار بالای اعدام معرفی کرد.

در این گزارش آمده است ۱۴۲ کشور استفاده از این مجازات را در قوانین خود لغو یا در عمل متوقف کرده‌اند، اما در سال گذشته ۲۳ کشور از جمله ایران همچنان به اعدام ادامه دادند.

بر اساس گزارش عفو بین‌الملل، در سال گذشته میلادی دست‌کم ۵۰۷ تن در ایران اعدام شده‌اند که بیش از نیمی از تعداد کل اعدام‌های ثبت‌شده در جهان (بدون احتساب چین) است. این تعداد نسبت به شمار اعدام‌های سال ۲۰۱۶ میلادی ۱۱ درصد کاهش یافته است اما همچنان نسبت به سایر کشورها آمار بالایی محسوب می‌شود.

بر این اساس، از ۵۰۷ اعدام اجراشده در ایران در سال گذشته میلادی ۲۰۵ اعدام مربوط به جرایم مواد مخدری و ۲۴۰ مورد مربوط به قصاص بوده و این نخستین بار است که اعدام‌های مربوط به جرایم مواد مخدر کمتر از اعدام‌های مربوط به سایر جرایم است.

همزمان عفو بین‌الملل نسبت به استفاده از مجازات اعدام در ایران برای برخی دیگر از جرایم ابراز نگرانی کرده و در گزارش خود نوشته است که اتهاماتی مانند محاربه، افساد فی‌الارض و سب‌النبی در ایران با حکم اعدام مواجه می‌شود در حالی که این موارد بر اساس قوانین بین‌المللی جرم بزرگ محسوب نمی‌شود و نباید برای آنها حکم اعدام صادر شود.

در این گزارش همچنین آمده است روند دادرسی و محاکمه بسیاری از افرادی که در ایران به اعدام محکوم می‌شوند، «ناعادلانه» است و اعترافات آنان «تحت شکنجه و بدرفتاری» گرفته می‌شود و این اعترافات در برخی موارد از تلویزیون ایران هم پخش می‌شود.

اجرای ۳۱ حکم اعدام در ملاءعام و اعدام دست‌کم چهار مجرم نوجوان (افرادی که در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند) در ایران از دیگر مواردی است که عفو بین‌الملل از آنها انتقاد کرده است.

به گفته این نهاد ۸۰ مجرم نوجوان دیگر هم در انتظار اجرای حکم اعدامشان در زندان‌های ایران به سر می‌برند که این موضوع قوانین بین المللی و کنوانسیون حقوق کودک را نقض می کند.

براساس گزارش این نهاد مدافع حقوق بشر، در سال گذشته میلادی صدها حکم اعدام دیگر نیز در ایران صادر شده اما این سازمان قادر به تایید آمار دقیق نبوده است.

به گفته عفو بین‌الملل، از آن جایی که تعداد اعدام‌ها در چین از اطلاعات محرمانه دولتی محسوب می‌شود و آمار دقیقی از آن در دست نیست، گزارش و آمارهای عفو بین‌الملل بدون احتساب آمار اعدام‌ها در چین منتشر شده است اما تعداد اعدام‌ها در چین احتمالا از تمام کشورهای جهان بالاتر است.

بر این اساس، ایران به همراه سه کشور عراق، پاکستان و عربستان سعودی در سال ۲۰۱۷ میلادی جمعا مسئول ۸۴ درصد کل اعدام‌های انجام‌شده بوده‌اند.

پس از ایران، عربستان سعودی با ۱۴۶ اعدام و عراق و پاکستان به ترتیب با ۱۲۵ و ۶۰ اعدام در سال ۲۰۱۷ بالاترین تعداد اعدام‌ها را در جهان داشته‌اند.

عفو بین‌الملل در پایان گزارش خود اعلام کرده است که این گزارش با استفاده از اطلاعات منابع مختلفی از جمله آمارهای رسمی، احکام دادگاه‌ها، افراد محکوم به اعدام یا خانواده و وکلای آنان، گزارش نهادهای جامعه مدنی و رسانه­‌ها تهیه شده است.

استفاده از مجازات اعدام و آمار بالای اعدام‌شدگان در ایران، از جمله مسائلی است که طی سال‌های اخیر مورد انتقاد سازمان ملل متحد، کشورهای غربی و شماری از مدافعان حقوق بشر قرار گرفته است.

اعلام اعتصاب غذای معلم زندانی

download

اسماعیل عبدی، معلم و فعال صنفی محبوس در زندان اوین، اعلام کرد که از روز سه شنبه ۲۸ فروردین ماه در اعتراض به نقض گسترده حقوق شهروندی معلمان و کارگران دست به اعتصاب غذا خواهد زد.

متن نامه منتشر شده از اسماعیل عبدی؛

به نام خداوند جان و خرد نوروز ۹۷، چهلمین نوروز پس از انقلاب است، انقلابی که با وعده عبور از دیکتاتوری، استقرار دموکراسی، ایجاد شفافیت و جلوگیری از انباشت ثروت در دست طبقه‌ای خاص در سال ۵۷ به وقوع پیوست. انقلابی که به گفته روحانیون و برخی گروه‌های سیاسی قرار بود در ایران پیام‌آور صلح و آزادی و پایان‌دهنده فقر و تبعیض باشد، به‌گونه‌ای که مردم علاوه بر آب و برق مجانی! دارای حقوقی چون آزادی اندیشه و بیان، آموزش و پرورش رایگان و برابر، تشکیل انجمن و اتحادیه، اعتراض و اعتصاب، تجمع و راهپیمایی و تساوی در برابر قانون باشند. اما این آرمان‌ها در حد شعار باقی ماند و نعمات و سفره انقلاب به جای فقرا، نصیب اصحابِ زر و زور و تزویر شد و در این مدت گروه‌هایی به میدان آمدند که با تبلیغات رسانه‌ای حکومت، با وعده بهبود وضعیت معیشت و منزلت، اعتقادات و ارزش‌های اجتماعی مردم را دستمایه جذب آرا قرار داده و تمام مدت مشغول ثروت‌اندوزی از بیت‌المال بودند و حالا به یُمن رقابت‌های جناحی، پرده از اسرار هم برمی‌دارند. در طول این چهار دهه بیشتر کشورهای دنیا، توسعه آموزش را در اولویت برنامه‌های خود قرار دادند ولی در ایران بزرگترین وزارتخانه کشور با بیش از یک میلیون معلم و میلیون‌ها دانش‌آموز، در هر دوره دارای کسری بودجه بوده و توزیع امکانات رفاهی و آموزشی همواره به ضرر فقرا و به نفع ثروتمندان انجام شده است و در حالی که بیشتر مدارس کشور فرسوده‌اند و خطرات زیادی آموزگاران و دانش‌آموزان را تهدید می‌کند و معلمان بازنشسته و شاغل(رسمی، آزاد، پیمانی، حق‌التدریس و پیش‌دبستانی) و همچنین کارگران زحمتکش، دغدغه زنده‌ماندن زیر خط فقر را دارند، هر چندروز یک‌بار خبر از اختلاس و دزدی و غارت از دسترنج آنان به گوش می‌رسد که اختلاس ۱۳ هزار میلیاردی از صندوق ذخیره فرهنگیان از جمله آن‌هاست. پس از برجام در حالی‌که مسئولان جمهوری اسلامی در تریبون‌ها از پایبندی نظام به اعلامیه جهانی حقوق‌بشر و میثاق‌‌های بین‌المللی سخن می‌رانند، بخش‌هایی از حاکمیت حتی به قانون اساسی که خود تدوین‌گر آن بوده‌اند، وفادار نیستند. آنان با ایجاد فضای امنیتی برای اندک تشکل‌های مستقل صنفی کارگران و معلمان و سرکوب تجمعات مسالمت‌آمیز و پرونده‌سازی برای فعالان صنفی و صدور احکام زندان با اتهاماتی نخ‌نماشده، مانند اقدام علیه امنیت ملی، در دادگاه‌های فرمایشیِ بدون هیأت منصفه، سعی دارند تضادهای موجود در سطوح مختلف جامعه را کنترل و منتقدان را سرکوب نمایند؛ متأسفانه در روزهایی که گروه‌های حقوق‌بشری و نهادهای بین‌المللی همچون سازمان عفو بین‌الملل، سازمان جهانی کار(ilo) و سازمان جهانی معلمان (ei)، با دقت شرایط کارگران و معلمان را در ایران رصد می‌کنند، دامنه سرکوب کنشگران صنفی افزایش یافته و حتی به مدارس و کارخانه‌ها کشانده شده است. عده ای از کار به دستان، با اعمال فشار به دستگاه قضایی در صدور کیفرخواست و حکم، رَدِ اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور، رَدِ آزادی مشروط و حتی در دادن مرخصی به زندانیان دخالت کرده و فراتر از قانون حرکت می‌کنند و متأسفانه قاضی، دادستان و عوامل قضایی، تحتِ امر آن‌ها هستند. اینجانب ضمن اعلام هبستگی با تمام معلمان و کارگران جهان، به عنوان یک آموزگار و عضو هیأت مدیره تشکل قانونیِ کانون صنفی معلمان تهران، دارای مجوز از وزارت کشور نسبت به عواقب شوم برخوردهای سلیقه‌ای و غیرقانونی در قوه قضاییه هشدار می‌دهم و در اعتراض به نقض گسترده حقوق شهروندی معلمان و کارگران ایران و با درخواست مشخصِ برگزاری دادگاه علنی و برخورداری از حقوق قانونی در پرونده‌ام همچون استفاده از حق مرخصی طبق ماده ۵۲۰ و مرخصی استعلاجی جهت درمان، (که اکنون به شکل غیرقانونی مسدود شده است) از تاریخ سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ اعتصاب غذا خواهم کرد. بدیهی است عواقب ناشی از این اعتصاب غذا بر عهده قوه قضاییه است.

اسماعیل عبدی

زندان اوین، بند۴ سالن۴

فروردین ۱۳۹۷

حکم ده سال زندان برای «رضا ملک» در دادگاه یک دقیقه و نیم

images

رضا ملک زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین طی یک تماس تلفنی اعلام کرد که امروز با وجود امتناع از حضور در دادگاه به دلیل ممانعت از حضور وکیل این زندانی سیاسی ، وی را با ضرب و شتم و با حالتی آشفته به دادگاه منتقل کردند و در دادگاه یک و نیم دقیقه ای «شعبه 28 » به ریاست قاضی مقیسه به اتهام تشویش اذهان عمومی به 10 سال زندان محکوم شده است .

پیشتر وی از تیرماه سال 1380 به دلیل افشای فیلم شکنجه همسر «سعید امامی»  از آرشیو وزارت اطلاعات ، تا فروردین 93 و به مدت 13 سال در زندان بود . و مجددا به دلیل افشاگریها در 30 اردیبهشت 96 در منزل مسکونی اش بازداشت شد .

گلرخ ایرایی فعال مدنی در پی اعتصاب غدا به کما رفت

69EA7D84-CF53-4DA1-8A8A-4AB5C2D8BFEA_cx0_cy5_cw0_w1023_r1_s.jpg

گلرخ ایرایی فعال مدنی محبوس در زندان قرچک که از حدود دوماه پیش در اعتصاب غذا به سر میبرد بنا بر گزارشات رسیده به کما رفته و به سرعت به بیمارستان منتقل شد .

بر اساس گزارشات پیشین گلرخ ایرایی که همسر زندانی سیاسی ، آرش صادقی میباشد ٢٠ كيلو وزن خود را از دست داده است در پی وخامت وضعیت سلامتیش، یکشنبه ٢٧ اسفند ماه ١٣٩٦ بار دیگر از شدت ضعف ناشی ادامه اعتصاب بیهوش شد .
پاهاى گلرخ بشدت ورم کرده و از مشکلات جدی جسمانی رنج می برد،گلرخ از بیماری مربوط به زنان نیز رنج میبرد ، چندی پیش و در پی تماس بسیار کوتاه این زندانی با خانواده گفته شده بود که وی به سختی نفس میکشید و قادر به تکلم صریح نيز نبوده است و اعلام کرده که هیچ تصمیمی بنا بر اتمام اعتصابش ندارد.گلرخ ايرايى و آتنا دائمى را با تهدید به اینکه به زور شما رو به بند میبریم اتاق قرنطينه زندان قرچك را ترک کردند .اعتصاب غذا زد

گفتگویی با محسن شجاع فعال مدنی به مناسبت ۸ مارچ روز زن

003گفتگویی با محسن شجاع فعال مدنی به مناسبت ۸ مارچ روز زن
محسن شجاع فعال مدنی ساکن ایران که چندی پیش به دلیل فعالیت های مدنی خود در ایران به زندان و شلاق محکوم شده بود در گفتگویی به مناسبت ۸ مارچ روز جهانی زن وضعیت زنان را پس از انقلاب ۵۷ در ایران برسی کرد
زنان را به دوقسمت تقسیم کرد قبل و بعد از انقلاب در شرح این تقسیم بندی می افزاید :در اين رابطه دو مقوله را مي توان در نظر گرفت قبل از انقلاب و بعداز انقلاب در زمان پهلوى يك مدرنازسيونى در پيش گرفته بود كه تا حدودى يك ازادى نيم بندى هم به زنان داده شده بود اما پس از انقلاب زنان همان حقوق كمى هم كه داشتند از بين رفت كه ميتوان گفت به اپارتايد جنسيتى تبديل شد .

به خواندن ادامه دهید

هفتمین روز بی خبری از هادی منصوری پس از بازداشت

هفتمین روز بی خبری از هادی منصوری پس از بازداشت7

فعالان در تبعید:هادی منصوری(علی رضا منصوری)از اعضای خانواده سیاسی و فرزند (پیروز منصوری)در حالی هفتمین روز از بازداشت خود را سپری می کند که اعضای خانواده ایشان از وضعیت این شهروند زندانی و محل نگهداری وی بی خبر هستند.

به خواندن ادامه دهید

دختر افشین بایمانی :تا انتقال پدرم به بند زندانیان سیاسی همراه بامادرم و پدرم در زندان به اعتصاب غذا ادامه می دهیم

افشین بایمانیدنیا بایمانی دختر افشین بایمانی زندانی سیاسی که در پی انتقال این زندانی از بنده ۱۲ به بند «۱۰ محل نگهداری زندانیان باجرایم قتل  و عادی دست به اعتصاب غذا زده است در پی مصاحبه ای با کمپین صلح فعالان در تبعید عنوان کرد تا انتقال پدرم و شکست اعتصاب غذای او به همرا مادرم به اعتصاب غذا همگام با پدرم ادامه می دهیم.

به خواندن ادامه دهید

نامه «سعید شیرزاد» زندانی سیاسی زندان گوهردشت به مناسبت چهلمین روز شاهرخ زمانی

987456نامه «سعید شیرزاد» زندانی سیاسی زندان گوهردشت به مناسبت چهلمین روز شاهرخ زمانی

مثل یه پلنگ وحشی پر وحشتِ نگاهم می میرم اما هنوزم دنبال یه جور پناهم یک ماه از جاودانه شدنت گذشت و هنوز انتظار سیلی را می کشم که از خواب بیدارم کند و بگویند مرگ تو خوابی بیش نبوده است …٬. ولی باید باور کنم لحظه ای را که برای بیدار کردنت بر بالای سرت آمدم و با بدن سرد تو روبرو شدم و صورت و بدن سیاه شده ات و خونی که از گوشه‌ی دهانت چکیده بود را باید باور کنم.

به خواندن ادامه دهید