داریوش کاردان:
دو چشم عاطفه گریان شد و نفهمیدیم
گلوی چلچله نالان شد و نفهمیدیم
ببین که گرگ درنده به ظاهری زیبا
میان گله خرامان شد و نفهمیدیم
داریوش کاردان:
دو چشم عاطفه گریان شد و نفهمیدیم
گلوی چلچله نالان شد و نفهمیدیم
ببین که گرگ درنده به ظاهری زیبا
میان گله خرامان شد و نفهمیدیم
دُرِ ژاله (۱) لعل خون شد، فصل کاویدن نبود
چشمه سار آرزو را، ترک جوشیدن نبود
در فضای هر خیابان تندری در بطن ابر
نعره ای مستانه بود و نفی باریدن نبود
فعالان در تبعید : فراکسیون زنان دورتموند با سیزده گروه فعالان زنان، صد و دومین سالگرد روز جهانی زن را در دو روز در شهر دورتموند آلمان با اجرای برنامه های مختلف برگزار کردند
اولین مراسم روز جمعه ۸ مارس در شهرداری شهر دورتموند با برگزاری فروم » زنان قوی هستند، با برنامه ریزی قوی تر هستیم » در جشن سالیانه دفتر زنان شهر دورتموند اجرا شد . حامیان مادران پارک لاله دورتموند و گروه زنان کوراج از گردانندگان این فروم بودند
:فعالان در تبعید , سام محمودی
من اعتراف میکنم فقط کمی امان بده
به دوستان گشنهام فقط یه لقمه نان بده
من اعتراف میکنم تو رو خدا فقط نزن
چه کار کرده مادرم؟ چه کار کرده پیرزن
من اعتراف میکنم فقط نگو به دخترم
در این یکی دوماه من چه آمدست بر سرم
امامی آمد اندر بهمنِ پنجاه و هفت
بدونِ هیچ احساسی به قبرستان برفت
به مردم گفت مجانی شود این برق و آب
پولِ نفتُ در میانِ سفره ها خواهم نهاد
کاهلی خواب آمده، بامن نگو شهپاره ای
جعد موی و کلک چشم ساحر قطام صیاد آمده
خیز و بر دار و بخون غلتیدگان ها را نگر
تا بدانی دولت کشتار صهباء آمده
فعالان در تبعید: گلایه های من و یک پسر آذری از خدا و زمین … …گریه هایت را بشمار ،شاید بتوان قصری از آجرهایش ساخت .در تقسیمی که تورا درآن هیچ راءیی نبود
:فعالان در تبعید
بر من حرام باد تپشهای قلب شاد
یاران من به بند،
در دخمه های تیره و غمناک باغشاه
در عزلت تب آور تبعیدگاه خارک
در هر کنار و گوشه ی این دوزخ سیاه
که هشت ساله هستی و آتش به جانت افتاده
که از درد می سوزی و
تمام اشک ها، پشت چشم های گُر گرفته ات